Wednesday, April 28, 2004

ابجد....هوز...حطي....
امكان..بودن..جليلي...دل...
درد...جدايي..مذهب...چماق..
عشق...هنر..گناه...لهو...
شور...شعر...شر....شرك....
سياست...كار..نان..موسيقي...
تو...من...جليلي...ما...
ابجد....هوز...حطي....
فيلم...هنر..سادگي.....عشق...

Wednesday, April 21, 2004

روزي سه بار دعا ميكنم كه آقاي حجه الاسلام فاكر رئيس جمهور بعدي ايران بشه كه ما هم جلوي اين اجنبي ها سري بلند كنيم.
گريه هاي شبانه ام جواب داد!
صبح همسايه با فحش خوار مادر بسراغم اومد.
تنها راه نجات بشريت جوجيتسو است!
بجاي حرف زدن بايد همه با فنون رزمي آشنا بشن!
ووو ياااااوووووششش

Saturday, April 17, 2004

هايكوهاي ننه تمساح
بانوي مارمولكين !
قصه بگو
اهن اهن....
.....
لباس سفيد عروس
گره بزن
گره كور!
........
خر مهره ارزان
قل قل بخور
روز باران!
......
خرس سياه گريزلي!
آدم بخور
چلپ چلپ
دولپي!
....
گيسوي سبز مادر
قيچي بزن... قيچي بزن
تازگي ها خيلي سرم گيج ميشه!
تو آينه كه نگاه ميكنه يك ربع چاق سلامتي ميكنه تا بفهمه خودشه!
عجب خريه!

Thursday, April 15, 2004

به همت تلاشهاي شبانه روزي محققين و نوابغ رابطه گوز با شقيقه كشف شد.تحقيقات حاكي است كه:
گوز سهمگين سبب انسداد رگها و درد شديد در ناحيه شقيقه ميشود.
خيلي عاشقانه نگاهم ميكردي!
البته تا وقتي كه شروع كردي دنبال عصاي سفيدت گشتن!
آخ اگه بارون بزنه!
واي اگه بارون بزنه!
اي واي اگه بارون بزنه!
اي ددم وااي اگه بارون بزنه!
آهاي كمك! داره سيل ميزنه!

Friday, April 09, 2004

بوسه ام بر باد دادم .......
باد بردش سوي دشت
از كنار آن دو كوه
از ميان آن دوهشت
رفت و از رود و ده و دريا گذشت...
بار اول برگ رقصاند و به شاخ تر نشست
بار دوم در سر زلف گل قاصد شكست.
تا كه از باريكه روزن گذشت
تو بديدي بوسه را........... صد خنده كردي!!!
به انگشتت تو گويي بوسه را اندازه كردي !!!
بگفتي كه غم دل تازه كردي !!!
ناگهان اما ندانستم چرا؟؟؟
پنجره بستي تو و رخ بر كشيدي از نسيم !
بوسه ام همچون غباري بر رخ شيشه نشست !!!
اي دريغا !!!
بوسه ام....
بر باد ! دادم !!!!!!!!!!!!!!!!!
….
- از اين تيريپ شاعريم اصلا خوشم نمياد! قول ميدم بذارمش كنار.

Monday, April 05, 2004

يكي سرم رو گاز زد .كند و دويد!
بر گشتم ديدم همه بدنم روي زمين افتاده از گردنم هم داره خون فواره(به روايتي ففاره) ميزنه!
اومدم بگم مگه مرض داري كه ديدم تارهاي صوتي ام تو گردنم جا مونده!
وقتي كلي دور شديم كله ام رو انداخت روي چمن و گفت:
"ببخشيد شما من رو نميشناسي ولي من مدتهاست با كسي حرف نزدم! ميخوام كمي درد دل كنم! "
خلاصه تا وقتي مورچه ها و باكتري هاي عزيز همه جمجمه ام رو تجزيه كنند مجبور شدم به يارو گوش بدم!
مگه چونه اش از كار مي افتاد!
"حكم آنست كه تو فرمايي!! "
پس حكم پيكه!

Friday, April 02, 2004

اينقدر خوبي هات رو به رخم نكش!
صورتم خط خطي شد!!
دهك
...!!!!
هيچ فكر كردي اگه بچگي ات قطره فلج افكارت رو خورده بودي الان من رو اينقدر زجر نمي دادي!!!!
"خر خاكي خر خور به خر گفت كه خر باش!
خر گفت كه خرخاكي از اين بحث حذر باش
خر بودن و خر ديدن و خر نام نهادن
خر خواهد و ..... "
- قرتاتيزكوراكوديل

در نسخ موجود باقي شعر ناخوانا بود.