Monday, August 04, 2003

کبوتر با کبوتر باز با باز...کند حيوان با حيوان وبلاگز...
يک روز يه ميز شروع کرد به حرف زدن
منم گفتم ميز که حرف نميزنه!
اون گفت خرِ! اون سوسيس که حرف نميزنه!
گفت بيا درِ گوش اين آهو که برای هر کی تقريبا يه گوش د ارهحرف بزنيم
من هم گفتم باشه..هر چند به grocho marx خيانت کردم..
حالا ما قراره حرفهاي مردم رو تو آهو بزنيم..چه شود؟؟؟؟؟
ولی من ميگم ميز حرف نميزنه! ......

No comments:

Post a Comment