Tuesday, February 17, 2004

25سال پيش يه سري آدم گفتند :آري !
6-7 سال پيش برو بچه ها گفتند : نه!
4 سال پيش برو بكس( از جمله خود حقير) گفتند: آري!
حالا جمعه انگار دوباره بايد بگيم :نه !
راستش دفعه اول به خاتمي ندادم؟!! گفتم اسكلت خراب درمون نميشه! يعني ماتحت نداره كه آمپول بچپونند توش و درمان بهش تزريق كنند! گل كاكتوس رو كه نميشه ماچ كرد!
گفتند بد بيني! PESSIMIST بدبخت!
مادرم گفت: " عين يارو تو گاليورشدي! من ميدونم ما موفق نميشيم!"
گفتيم سگ خور..مال خودمونه ديگه! هم به مجلسي ها يه بار داديم.. هم به خاتم بابا بعد گريه زاري! چي ميشه كرد؟دل نازكيم ديگه!
بعد معلوم شد كه بزرگان از قبل درست گفتند كه دادن كار خوبي نيست!!!
من نمي دونم اين مكالمه ما چرا اينقدر طولاني شده!
بدتر اونكه كسي از ما سوال نمي كنه ولي ما همه اش جواب ميديم!!!!
بابا مردم چي ميگن؟؟ نمي گن اينا همه شون ديوونه اند؟؟؟
نمي گند چي آري؟چي نه؟!!
من كه ميگم دفعه ديگه هماهنگ كنيم كه چي بگيم!
همه اش آري نه نگيم....اين دفعه بگيم : برو بابا!
يكي نيست بگه آخه كروكديل !
سياست هم شد سرگرمي!؟؟؟؟؟
صد رحمت به طالع بيني چيني!

No comments:

Post a Comment