Saturday, February 28, 2004

چهل سال و چهل روز در غار بودم تا كه ندا در رسيد:
"هان كوراكوديل!
برخيز و امت ما را بر ما بخوان!
اين است كتاب جديد ما"
بر خود لرزيدم و بر پرينتر خيره شدم.
تفو بر اين چرخ گردون ! پرينتر جوهر نداشت.
چهل بار دعا خواندم وزانو زدم.
هيچ صدايي نشنيدم تا كه
از غار مجاور صداي پرينتر آمد!!!!
برگ جامانده از پاييز
اكنون كه آخر زمستان است
گه خوردي آمدي به حياط پشتي ما!

Friday, February 27, 2004

نظري برآخرين ساخته برتولوچي ....Dreamers
آخرين فيلم برتولوچي نوعي اداي دين به سينما-و بيشتر سينماي موج نوي فرانسه-است.داستان فيلم از اعتراضات به بسته شدن سينماتك آغاز ميشود. شخصيت هاي اصلي فيلم خود را خوره فيلم مي نامند.يكي از سرگرمي هاي آنها بازي اين صحنه كدام فيلم است؟ و بحث درباره تفاوت ديدگاههاي فرانسوي و امريكايي به سينما است.
برادروخواهرفرانسوي با آمدن ماتيو(پسر آمريكايي كه براي فرانسه خواندن به پاريس آمده) به جمع شان از جامعه فرار مي كنند و شروع به يك بازي سه نفره مي كنند. بطور سمبوليك دختر بمحض ديدن پسر دستش را كه به زنجير بسته باز ميكند. پسر هم بي توجه به ملامت دوستان و همفكران سابقش از فعاليت هاي سياسي كناره ميگيرد و سرگرم بازي ميشود.اين بازي متشكل از سكس و سينما و موسيقي است تا آنجا ادامه ميابد كه ماتيو نگراني خود را از بزرگ نشدن آندو در آينده ابراز مي كند. او شخصا شروع به تغيير شرايط ميكند.دختر را از خانه بيرون ميبرد. پسر هم با دختري كه ميشناسد رابطه اي آغاز ميكند. اما اين براي آندو –بويژه براي دختر- قابل انجام نيست.اين است كه چادري ميسازدو وقتي هرسه در آن به خواب ميروند با آوردن شلنگ گاز سعي ميكند تا اين بازي سه نفره را جاودانه كند.(شايد تلنگري به پست مدرنيسم عصر ما!)
اما اين بار نوبت سنگ اعتراض هاي خياباني است كه همه را از خواب بيدار كند.صحنه پاياني فيلم از پيوستن سه عاشق به شلوغي هاي خياباني است. و تلاش پسر امريكايي براي جلوگيري از پيوستن آنها به خشونت. البته اين تلاش بي حاصل است و بنظر ميرسد كه هنرو عشق و ايده آلهاي ديگر فقط در محيط هاي بسته كاربري دارند و در عمل و هنگام مواجهه با واقعيات سرد خيابان هيچيك كمكي به جلوگيري از خشونت نمي كنند هرچند بنظر همه اهالي فيلم خشونت را بد بدانند.
يكي از شخصيتهاي جالب فيلم پدر فرانسوي خانه است.نمي دانم چرا دوست دارم او را نماد نسل برتولوچي ببينم. آدمي كه به اعتراف پسرش سياسي بوده اما از آن روگردان شده است. او هم در پايان از ديدن فرزندان برهنه زير چادر با گذاشتن قدري پول و نگران و متعجب خانه را ترك ميكند.
فيلم سرشار از موسيقي اعتراض آميز دهه 60و70 است.فيلم با نغمه يكي از عحيب ترين ترانه هاي Jimi Hendrix( (third stone from the sunآغازميشود. The doors, BobDylan, JanisJoplin كساني هستند كه بيشتر صدايشان شنيده ميشود.
فيلم از حيث ساختار بيشتر به فيلم هاي اوليه برتولوچي مخصوصا Before Revolution
شبيه است هرچند بخاطر پاريس+سكس+جسارت بيشتر منتقدان ترجيح ميدهند آنرا ادامه اي بر Last tango in Paris بدانند.
تدوين فيلم بويژه در صحنه هاي تلفيقي با فيلم هاي كلاسيك بسيار چشمگير است.فيلم از كشش دراماتيك مناسبي برخوردار است و در ترسيم اين بازي عاشقانه سه نفره بخوبي از طنز و غافلگيري استفاده ميكند. ضمن اينكه بخوبي و هوشمندانه از پرداختن به كليشه روشنفكرانه جديد-همجنس بازي – خودداري ميكند.رابطه عجيب خواهرو برادر آنها غير قابل باور نمي كند بلكه بيشتر حالتي سمبوليك ميگيرد و خوشبختانه از فيلم هاي درباره بيمارهاي جنسي فاصله ميگيرد.آنها هم مثل همه فرزندان در طول تاريخ معتقد به لزوم محاكمه والدين خود هستند.
چيزي كه برتولوچي را از ساير نوابع سينما متمايز ميكند زمان شناسي اوست.او دهه شصت را با فيلم هاي سياسي به پايان ميبردو در اوج سالهاي محبوبيت سكس آخرين تانگو را ميسازد. در بحبوهه تحولات چين اخرين امپراطور و همگام با رونقهاي اقتصادي و جريانات تبت ومحبوبيت معنويات در دهه نود–البته سطحي به شكل يوگا. بودا و ذن- بوداي كوچك را. و اين فيلم كه ملغمه از همه است و براستي بازتاب جريانات اطراف ما است.
نمي دانم فيلم چقدر اروپاييان را جذب كندو شايد بخاطر مسايل سكسي اش قدري در امريكا هم صدا كند. اما مسلما براي ايرانيان نسل ما كه خورو خوابمان با سياست وموسيقي و سينماو البته- بلانسبت- سكس و بحث درباره اينها است بسيار جذاب خواهد بود. برتولوچي آخرين بازمانده نوابغ سينماي ايتالياست و اين فيلم بنظر من مويد اين تئوري است.
خلاصه داستان و مشخصات فيلم

Monday, February 23, 2004

"گركرگدنم من خر نشوم
خرگرنشوم گردن نزنم
من وز خر گر خرتر نشوم
وزكرگدنم كرتر نشوم
خرگربشود اين كرگدنم
گردن بزنم يا سر شكنم"
از يابندگان اين شعر خواهشمند است معني آنرا در بطري گذاشته و به آدرس اقيانوس يواش غربي پرتاب نمايند.به برندگان يك عدد سيمرغ گوگولين و به بازندگان جوايز نفيسي!!!! اهدا ميگردد.(روابط خصوصي سازمان پشم انديشان مقيم مركز)

عددو درصدها اصلا مهم نيست!
مهم اين است كه مقام غضميت ولايت از ما راضي باشد
ما هم راضي هستيم به رضاي رضا
اجر همه راي دهندگان با سربازان گمنام امام زمان

Friday, February 20, 2004

"يك گربه ملوس
يك فيل بي ناموس
به ز صد روبه جاسوس
يا نود خرس چاپلوس! "
.......ابوقرناتيز كوراكوديل
پسرك 7 ايستگاه تمام تو اتوبوس گريه كرد.خوب شد گوز عمل نكرده اي كه تو شكمش قايم كرده بود بكار افتاد و اسباب خنده اش شد.
7 ايستگاه بعدي بلند بلند خنديد.همه مسافران زير لب به خشم دعا كردند:
خدايا! پس كي بشر رو مقطوع النسل ميكني؟
استگاه سي يكم خدا يواشكي از اتوبوس پريد پايين.
پسرك همچنان مي خنديد.

Tuesday, February 17, 2004

نمي دونم بار آخر چطور خودكشي كرده بود كه هر چي مي كشتيمش باز نمي مرد!
25سال پيش يه سري آدم گفتند :آري !
6-7 سال پيش برو بچه ها گفتند : نه!
4 سال پيش برو بكس( از جمله خود حقير) گفتند: آري!
حالا جمعه انگار دوباره بايد بگيم :نه !
راستش دفعه اول به خاتمي ندادم؟!! گفتم اسكلت خراب درمون نميشه! يعني ماتحت نداره كه آمپول بچپونند توش و درمان بهش تزريق كنند! گل كاكتوس رو كه نميشه ماچ كرد!
گفتند بد بيني! PESSIMIST بدبخت!
مادرم گفت: " عين يارو تو گاليورشدي! من ميدونم ما موفق نميشيم!"
گفتيم سگ خور..مال خودمونه ديگه! هم به مجلسي ها يه بار داديم.. هم به خاتم بابا بعد گريه زاري! چي ميشه كرد؟دل نازكيم ديگه!
بعد معلوم شد كه بزرگان از قبل درست گفتند كه دادن كار خوبي نيست!!!
من نمي دونم اين مكالمه ما چرا اينقدر طولاني شده!
بدتر اونكه كسي از ما سوال نمي كنه ولي ما همه اش جواب ميديم!!!!
بابا مردم چي ميگن؟؟ نمي گن اينا همه شون ديوونه اند؟؟؟
نمي گند چي آري؟چي نه؟!!
من كه ميگم دفعه ديگه هماهنگ كنيم كه چي بگيم!
همه اش آري نه نگيم....اين دفعه بگيم : برو بابا!
يكي نيست بگه آخه كروكديل !
سياست هم شد سرگرمي!؟؟؟؟؟
صد رحمت به طالع بيني چيني!

Thursday, February 12, 2004

"طبق آخرين مطالعات پزشكي مهم ترين علت كمر درد در پيري.... باباكرم در جواني مي باشد "
دولت رسما جلال همتي را محدورالدم اعلام كرد.

Wednesday, February 11, 2004

"برايم عقرب مرداب بياريد
كنارش خرچنگ صحرا بكاريد
اگه ديدي گلي روئيده بر سنگ
همون سنگ و به سنگ پا بماليد... "
اصول شوهر خواري يا ولنتاين من چيست؟ اثر ژاژگين خرپوزه بند
لاتي مي گفت كه نه!! البت مي فرمود:
" آدم باهاااس سه نبش باشه دااشم!
بغل ها رو بپاد...ولي چشش به روبرو باشه!
پشت سر هم بي خيال شه!
گرفتي چي شد ؟؟"

Monday, February 09, 2004

پيرمرد مهربان در بستر مرگ ناله كرد:
"پسرم! همه قبضهاي برق ام رو تو بده!
دختر گل ام! همه قبض هاي آب هم مال تو! "
دختر زد زير گريه كه : "بابا ما ثروت تو رو نمي خواهيم!فقط سلامتي تو ميخواهيم! "
صبح فردا پسر پيرمرد را كه فقط يكي از كليه هايش كار ميكرد به ثمن بخس(معادل صد چوق رايج) به نون خشكي محل فروخت.

Saturday, February 07, 2004

خرمگس را مردم نه از سر كثيفي وي بد دارند
كه مگسها بسيارند به روزگار ما!
بل اسباب نفرت آن است كه آنقدر خر است كه چو ديگران كثيفي خود پنهان نتواند كرد
تعدادي از آسمانخراشها رسما پارگي لايه اوزون را به عهده گرفتند.
راستي ازونبرون الآن كيلويي چندتا ميشه؟

Wednesday, February 04, 2004

خرطوم فيل آورديم ..... دخترتون رو برديم
خرطوم فيل ارزوني تون ! .....دختر نمي ديم بهتون!
كركس پير آورديم ..... دخترتون رو برديم
خرطوم فيل كركس پير ارزوني تون ! ..... دختر نداريم بديم بهتون !
فرغون قير آورديم..... دخترتون رو برديم
خرطوم فيل كركس پير فرغون قير ارزوني تون ! .....دختر داشتيم هم نميداديم بهتون !
كاكتوس و سير آورديم..... دخترتون رو برديم
خرطوم فيل كركس پير فرغون قير كاكتوس و سير ارزوني تون ! ..... پسر هم نميديم بهتون !
شتر كبير آورديم ..... دخترتون رو برديم
خرطوم فيل كركس پير فرغون قير كاكتوس و سير شتر كبير ارزوني تون ! .....كفتر هم نميديم بهتون !
گوريل دلگير آورديم ..... دخترتون رو برديم
خرطوم فيل كركس پير فرغون قير كاكتوس و سير شتر كبير گوريل دلگير ارزوني تون ! ..... دفتر هم نميديم بهتون !
خرس اسير آورديم..... دخترتون رو خورديم!
خرطوم فيل كركس پير فرغون قير كاكتوس و سير شتر كبير گوريل دلگير خرس اسير ارزوني تون ! ..... دختر نميديم بهتون !
كروكديل دلير آورديم..... دخترتون رو برديم
خرطوم فيل كركس پير فرغون قير كاكتوس و سير شتر كبير گوريل دلگير خرس اسير كروكديل دلير ارزوني تون ! بابا ما بچه مون نميشه ! حالا هي بگو!!!!!!!!!

Monday, February 02, 2004

"دارم پير ميشم!!
نمي تونم اين رو تحمل كنم!
قسم ميخورم قبل از پير شدن خودم رو بكشم! "
پيرزن نود ساله روي نيمكت پارك اين رو گفت و روي عصاش خوابش برد