Tuesday, December 03, 2002

هوا سرد بود كه بدن گوزن تنه درخت شد و شاخهاش بي برگ!
باد وحشي بود كه گنجشكها قايم شدند و فقط عقابها پريدند!
آفتاب مردني بود كه تف سرد صبح صورت ها رو خيس ميكرد!
كوه دور بود كه دشت پشتش تنم رو گرم نميكرد!
آتيش خيالي بود كه دستهام ميسوخت و گرم نميشد!
زمستون اومده بود كه رنگهاي پاييز پشت بيرنگي اش گم شده بود!
شاعرا منجمد شده بودند كه من جفنگ گفتم!

No comments:

Post a Comment