وقتي تو اون حالت تعليق مهموندار لب شتري اومد كنار ما خوشحال شدم...
گفتم الان كه ماچ رو بياد...
ولي تا منو ديد لبخندي زد و يكي از دندوناش برق زد يه صداي كليك هم كرد...
بعد به همكارش گفت :" هميشه كفش كروكديل آرزو ميكردم...؟؟!!! هر هر هر.."
اومدم زود پوتين شماره 44 رو از پام در بيارم بدم بهش كه راحت شم ...... دستم از دست مهموندار ليز خورد و پرت شدم تو هوا....
خلاصه ببخشيد كه آخر فيلم مردم....
ايشالله تو شماره 2 فيلم روحم مياد انتقامم رو ميگيره...
No comments:
Post a Comment